آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان
آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان

«ننگت باد»

امیر هوشنگ ابتهاج (سایه) یکی از غزل سرایان مشهور و محبوب ایران است که اشعارش مرزها را شکسته و در دلها رخنه کرده است . برای من سایه و شعرش جایگاه ویژه داشت و همه وقت خود را با این استدلال تسلی میدادم که:اگر فعالیت در خور ستایش در برابر رژیم آدمخوار ایران ندارد لااقل به چوب‌دست خامنه ای سفاک نیز بدل نشده است .در این اواخر هنگامیکه تعداد کثیر از ملت با شعور ایران در مخالفت با جمهوری اسلامی  به سوی انتخابات نرفتند، سایه متاسفانه با حضور خود در پای صندوق های رای بر رژیم خون و خیانت مهر صحه گذاشت و در آخرعمر با دادن رای به حسن روحانی این جلاد آزادیخواهان ایران؛ خودش را در منجلاب کثافات جمهوری اسلامی غرق ابدی کرد.

شعر «ننگت باد» بیچارگی  و حقارت شاعری را ترسیم نموده است که زندگی پربار مبارزاتی‌اش را در آخرین لحظات عمر زیر پای جلادان میهن‌اش نقش خاک میکند و تنفر آزاد اندیشان دنیا را با پشت نمودن به خلق‌اش بجان می‌خرد.

                                  م.آژن

«ننگت باد»

ای سایه

ای نوازش افکار رنجبر

در پرتو غزل

دیروز تو

               درود

امروز تو به گند.

گام بلند حربه شعرت مگر بمُرد؟

«کیوان ستاره بود»

«کاروان» کجا رسید

با «ارغوان» چه رفت

از  رزم و

از تغزل و

از خون «هولی»ها (۱)

                        آخر گذشتی

پیش رو اگر متاع ست

پشت سرت جنازه ایران فتاده است

اندک حیا کن

 

بر قتلگاه حضرت شیطان

خضوع مکن.

نازک خیال عصر!

با یک بغل ندامت و آشتی

                       به سوی مرگ

گر می‌روی

برو

افسوسِ بیش نیست.

یاران به چوب دار

فرزانگان به جهنم جلاد فتاده اند

اما در این زمان

حیف است

تو مست و منگ

شعر واژگان پاک خرد را

                        بدست خویش

در دامن رژیم

این قاتل ترانه و خورشید زندگی

پرتاب می‌کنی

مرگ به از این جسارتِ

                      چند روز زندگی.

 

ای پیر شهر شعر !

با تو چه رفتی بود ؟

از تو چه مانده بود ؟

کز خلق  رمیدی

رفتی کنار «هالو«(۲) و «زریاب «(۳) و مرتدان

دست حقیر خون‌پُر جلاد خویش را

                                بر سر کشیدی
اکنون برقص به گرد طناب ستمگران

یک شب غزل  

به جشن «حسن«(۴)

         یا «علی« (۵) بخوان

جامی به سر سلامتی بالا کن به شوق

تا مست شوی به ذوق امام نوحه سردهی.

 

فردا اگر به‌گور روی

پیش از آن شنو:

همسان«شهریار« و دهها «کاظم» (۶) مداح

مشاطه‌گر شدی

شمع و شعور زندگی را

در قمار رای

آری فروختی

عشق بزرگ میهن و

                 صد«گالیا« را

در آخرین دقایق این عمر نابکار

در پای خر خوکان ستمباره زمان

یکباره ریختی

دگر سرود و رونق تو 

کرنش است و مکر

چسناله بیش نیست.

                           ۱۴ جوزا ۱۳۹۶ ب

 

1-  شیرین علم هولی یکی از شیر زنان مبارز ایران بود که بعد از شکنجه‌های طاقت‌فرسا بدست دژخیمان رژیم ایران همراه با فرزاد کمانگر؛ علی حیدریان؛ فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان در ۱۹ ثور ۱۳۸۹ اعدام گردید.

2-  محمد رضا عالی پیام مشهور به «هالو« شاعر طنز پرداز و معترض بر رژیم سرکوبگر ایران که سرانجام همسان سایه در

پای صندوق رفت و به یکی از جلادان مردمش رای داد.

3-  رهنورد رزیاب نویسنده خنثا و مشاطه‌گر رژیم پوشالی کابل و جمهوری اسلامی است که سفارت ترور پرور رژیم ایران در کابل وی را نقل مجلس ادبیات شاریده افغانستان ساخته هر ازگاهی طی محافل رنگارنگ تحایف ادبی را به وی پیشکش میکند.

4-  اشاره به حسن روحانی رییس جمهوری رژیم اسلامی ایران

5-  منظور علی خامنه‌ای رهبر ولایت فقیه

6-  کاظم کاظمی شاعر مداح دربار خامنه ای.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد