اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان
اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان
مــن و کـــوه
ای کوه
هر چند صخره های تو در چشم آفتاب
تفتیده و سیاه
بی هیچ صدا نگاه
سنکین و رامتر است
اما
این دل در مقابل صد درد روزگار
ایستاده و روان
در زیر ناودان
بی هیچ پاسبان
بی باک و پاکتر است
ای کوه !
هر چند سنگ توای
سنگین تر منم
13/8/2001
آژن
1385/10/07 ساعت 11:53 ب.ظ