آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان
آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان

اینجا


به رامین حسین پناهی و یاران مبارزاش

 

اینجا...

 

و شب را به زیر دار

 به خیال صبح سپری کردم

و با این تصور که:

 فردا، صحنه را حماسه خواهم ساخت

و اگر چشمانم گشوده  بود

بر حقارت تان

                خواهم خندید

و اگر دستانم باز ماند

خورشیدی ترسیم خواهم نمود

و اگر مجال سخن بود

خواهم گفت: مرا بکُشی

با اندیشه ام   

و ریشه ام که عجین است

                 با سرزمینم چه خواهی کرد؟

غافل از اینکه جلاد

                      با تمام قدرتش

از چشمان یک اسیر

و انگشتان یک مصلوب

و زبان زندانی

هراس بی پایان دارد

زیرا

«اینجا قلب سالم را زالو تجویز می کنند».

م. آژن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد