آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان
آواز رزم

آواز رزم

اشعار انقلابی و مردمی از سرزمین ویران و اسیر به نام افغانستان

ای خلق بی‌سرود



ای نوبهار سر زده 

از درد 

     از جمود 

ای‌ خلق بی‌سرود 

از فصل جنب و جوش 

از خیزش و خروش 

 حرف از سحر نبود ؟ 

کین بغض‌های پاک زنان 

شعله‌های خشم 

کی کج تاج جهل وستم پاره می‌کند ؟

کی این فُسیل‌های تباهی؟ 

پایین کشیده می‌شوند از طاق اقتدار 

از بهر انتقام

انگشتان زخمی خلق

گرد آگاهی   

یک مشت می‌شوند 

گر با بهار نو

آهنگ رزم خویش 

توفنده تر کنند.


۲۸ حوت ۱۴۰۲

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد